کد مطلب:303615 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

دو مظلوم در کنار هم
فاطمه علیهاسلام با دلی پر غصه به خانه می رود

ثم انكفأت و امیرالمومنین یتوقع رجوعها الیه و یتطلع طلوعها علیه فلما استقرت بها الدار قالت لامیرالمومنین علیه السلام یا بن ابی ابیطالب! اشتملت شملة الجنین، و قعدت حجرة الظنین! نقضت قادمة الاجدل فخانك ریش الاعزل! هذا ابن ابی قحافة یبتزنی نحیلة ابی و بلغة ابنی لقد اجهر فی خصامی، و الفیته الد فی كلامی حتی حبستنی قیلة نصرها، و المهاجرة وصلها، و غضت الجماعة دونی طرفها، فلادافع و لا مانع خرجت كاظمةً وعدت راغمهً اضرعت خدّك یوم اضعت حدك افترست الذئاب و افترشت التراب ماكففت قائلاً ولااغنیت باطلاً ولا خیار لی لیتنی مت قبل هنیتی و دون ذلتی عذیری الله منك عادیاً و منك حامیاً ویلای فی كل شارق مات العمد و وهت العضد شكوای الی ابی، وعدوای الی ربی اللهم انت اشد قوة و حولاً و احد باساً و تنكیلاً.